کد مطلب:276088
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:458
مجنون در بدر
به یاد روی تو ای دوست هر سحر گریم
گهی ز چشم دل و گه ز چشم سر گریم
[ صفحه 65]
چو شمع انجمن عاشقان دلخسته
ز داغ هجر تو ای دوست از جگر گریم
تو یوسفی و چو یعقوب دلشكسته زار
در انتظار تو ای نازنین پسر گریم
چو طفل رانده شده از سرای خود همه شب
نهاده سر به روی آستان در گریم
فراق روی تو آواره كرده است مرا
به دشت و كوه چون مجنون در بدر گریم
به جای آب كه بر راه دوست می ریزند
كنار راه تو با دیدگان تر گریم
قلم گریست به همراه هاشمی گفتا
به یاد روی تو ای دوست هر سحر گریم